جزئیات کماهمیت، جزئیات ریز، نکات جزئی، ریزهکاریها
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He's a perfectionist who gets lost in the minutiae of every project.
او کمالگرایی است که در جزئیات ریز هر پروژه غرق میشود.
The success of the operation depended on paying attention to the minutiae.
موفقیت عملیات به توجه به ریزهکاریها بستگی داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «the minutiae» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/the minutiae